لُؤلُؤ مَکنون


اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لُؤلُؤ مَکنون

این وبلاگ به نام بانوی کرامت و بزرگواری حضرت معصومه(س) ،به لُؤلُؤ مَکنون نام گذاری شده و در آن سعی شده به مسائل مهم امروز جامعه زنان از جمله :حجاب ،عفاف ،حدود آزادی زن،نحوه برخورد و معاشرت زن در اجتماع و ... پرداخت. اگر چه کتاب ها و مقالات زیادی در رابطه با آن به نگارش درآمده است ولی در این وبلاگ سعی می شود که خلا ها و مسائلی مطرح شود که مورد نیاز زن امروز بوده و شاید در کمتر کتابی به آن پرداخته شده است.تعریف کامل و جامعی از حجاب،عفاف و آزادی و مقایسه حجاب و آزادی از مهم ترین محورهای این وبلاگ میباشد. این وبلاگ برگ سبزی است تقدیم به ساحت مقدس و نورانی بانوی کرامت،حضرت معصومه (س) و تمام بانوان پاکدامن و با عفت سرزمینم ایران و تحفه ایست ناقابل تقدیم به ساحت پر برکت مولا و صاحب امرمان امام زمان(عج).باشد که مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.انشاءالله.

جستجو


موضوعات

  • همه
  • مناجات
  • سخنان رهبر در مورد حجاب و عفاف
  • زندگی نامه حضرت معصومه(س)
  • حجاب
  • آزادی
  • رابطه حجاب با آزادی
  • داستان
  • شعر
  • دلنوشته
  • حدیث
  • آیات قرآنی مربوط به حجاب
  • مناسبات
  • دعاهای واردشده از اهل بیت(ع)

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    اوقات شرعی

    اوقات شرعی

    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته

    پخش زنده حرم ها

    پخش زنده حرم

    ساعت

    ساعت فلش مذهبی
     
       
      روز جهانی قدس    

    روز جهانی قدس، روز همبستگی تمام مردم جهان در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین گرامی باد.

    روز جهانی قدس

    روز قدس آخرین جمعه ماه رمضان است که در آن علیه اسرائیل و اشغال فلسطین راهپیمایی اعتراض‌آمیزی در کشورهای مختلف برگزار می‌شود. در بعضی کشورها به خاطر عدم مجوز پلیس برای روز جمعه، راهپیمایی در روز دیگری انجام شده[۱] یا فقط امکان برگزاری همایش‌هایی به این منظور داده می‌شود.

    این روز در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ش با پیام امام خمینی برای حمایت از مردم فلسطین نام‌گذاری شد.

    از آنجا که آخر ماه رمضان در کشورهای مختلف متفاوت است، در صورتی که روز آخر ماه رمضان در ایران جمعه یا شنبه باشد روز قدس معمولاً یک هفته زودتر برگزار می‌شود تا با سایر کشورهای اسلامی هماهنگ باشد.

    روز قدس به عنوان روز بیداری مسلمانان و اتحاد آنها در مقابل دشمنانشان بوده و اختصاص به قدس و فلسطین ندارد.

    تاریخچه
    از ابتدای اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ این موضوع مورد توجه اکثر عالمان دینی به ویژه شیعیان قرار گرفته و با حساسیت به دنبال حل این مشکل بودند. فلسطینیان مصادف با پیروزی در جنگ کرامه بر صهیونیست‌ها روزی را به نام روز فلسطین در ماه اکتبر مطرح کردند که چندان مورد استقبال واقع نشد.[نیازمند منبع]

    امام خمینی نیز یکی از محورهای مبارزاتی خود را از ابتدا آزادی فلسطین و به رسمیت نشناختن اشغال آن معرفی کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ارتباط با اسرائیل قطع و سفارت آن در ایران در اختیار فلسطینی‌ها قرار گرفت.[نیازمند منبع] با شروع دور تازه‌ای از حملات اسرائیل به جنوب لبنان، امام خمینی روز ۱۶ مرداد سال ۱۳۵۸ مصادف با ۱۳ رمضان ۱۳۹۹ با صدور پیامی، آخرین جمعه ماه رمضان را به عنوان روز قدس اعلام کرد:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانۀ خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانۀ ایشان را بمباران می‌کند.

    من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌کنم آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و می‌تواند تعیین کنندۀ سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. [۲]
    ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت می‌گوید: نام‌گذاری روزی از تقویم به نام روز قدس پیشنهاد او بوده است. [۳]

    مراسم روز قدس

    بیش از ۸۰ کشور اسلامی و غیر اسلامی در این روز تظاهراتی برگزار می‌کنند،[۴] از جمله این کشورها می‌توان از مالزی، هند، سنگاپور، اندونزی، ترکیه، آمریکا، کانادا، نروژ، آذربایجان، سودان، انگلیس، بحرین، بوسنی و هرزگوین، تونس، پاکستان، استرالیا، آلمان، رومانی، کویت، اسپانیا، آفریقای جنوبی، سوئد، ونزوئلا، آلبانی، یمن و یونان نام برد.[۵]

    خبرگزاری‌های مختلف غربی با سکوت یا استفاده از عباراتی چون هزاران نفر یا دهها هزار سعی در کم تعداد نشان دادن جمعیت شرکت کننده در این راهپیمایی‌ها دارند و تلاش می‌کنند با انتخاب جملاتی از سخنان رئیس جمهور ایران که معمولاً سخنران این مراسم در تهران است یا گزارشاتی همچون توزیع بازی‌های رایانه‌ای ضد صهیونیستی در این روز، اسرائیل را مظلوم جلوه دهند.

    در ایران پیش از نماز جمعه راهپیمایی‌های گسترده‌ای در شهرها و روستاها برگزار شده و پس از صدور قطعنامه پایانی روز قدس، راهپیمایان در نماز جمعه حاضر می‌شوند. مهم‌ترین مراسم در تهران و با حضور گسترده مردم از طیف‌های مختلف سیاسی و غیرسیاسی برگزار می‌شود.

    روز قدس در کلام شخصیت‌ها

    امام خمینی

    «روز قدس، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت‌هایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند.»[۶]
    «روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرت‌ها فهماند که دیگر آنها نمی‌توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم می‌دانم، روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم؛ و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند.»[۷]
    «روز قدس روزی است که باید به همهٔ ابرقدرت‌ها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد، روز قدس، روز حیات اسلام است.»[۸]
    «روز قدس یک روز اسلامی است، و یک بسیج عمومی اسلامی است. من امیدوارم که این امر مقدمه باشد از برای یک «حزب مستضعفین» در تمام دنیا.» [۹]
    «اگر ملت اسلام بیدار نشوند و به وظایف خود آگاه نگردند، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت نکنند و به پا نخیزند، اگر اسلام واقعی که عامل وحدت و تحرک کلیه فرق مسلمانان در مقابل بیگانگان است و ضامن سیادت و استقلال ملل مسلمان و کشورهای اسلامی می‌باشد به دست عوامل و ایادی اجانب و در زیر پرده سیاه استعماری افروخته گردد، روزهای سیاهت و نکبت بارتری برای جامعه‌های اسلامی در پیش است و خطر ویران کننده‌ای متوجه اساس اسلام و احکام قرآن است.»[۱۰]
    «اکیداً شایسته و بلکه واجب است که قسمتی از وجوه شرعی مانند زکوات و سایر صدقات به مقدار کافی به این مجاهدان راه خدا اختصاص داد… و کمک به آنان با تمام نیروها و امکانات واجب است.»[۱۱]

    آیت الله خامنه‌ای

    «آنچه مهم است این است که دنیای اسلام از مسألۀ فلسطین باید غفلت نکند… آمریکا، استکبار و پشتیبانان همیشگی صهیونیست‌ها خواسته‌اند به مسلمین تحمیل کنند که مسئلۀ فلسطین را فراموش کنند ولی ملت اسلام و ملت ایران نباید بگذارد مسئلۀ فلسطین فراموش شود.»
    «در داخل فلسطین هم باید این شعلۀ مقدس روز به روز برافروخته شود. آن جوان‌ها آن زنان و مردان و جوانان و آن فداکارانی که در داخل فلسطین با رژیم غاصب مبارزه می‌کنند، باید بدانند نقطۀ اصلی همان جایی است که آنها بر روی آن انگشت گذاشتند، این، آنجایی است که دشمن در آنجا شکست خواهد خورد. اینکه سازمان‌ها در خارج از مرزهای فلسطین پشت میزهای مذاکره بنشینند و یا به نام فلسطین در تریبون‌ها خودنمایی کنند، مشکلی را حل نخواهد کرد. پشتیبانی عمومی دنیای اسلام از بیرون و مبارزۀ واقعی و محسوس ملت فلسطین در داخل، این دو با هم مشکل را حل خواهد کرد و سر دشمن فلسطین را به سنگ خواهد کوبید.»
    «روز قدس را گرامی بدارید و آن را بزرگ بشمارید، البته اگر تبلیغات جهانی منعکس نمی‌کنند، نکنند. آن کسانی که در زندان‌های فلسطینی هستند… از نیت و عزم صادقانه شما احساس قوت و قرت کرده و ایستادگی می‌کنند. آن که در پشت دیوار زندان‌های فلسطین اشغالی است، باید احساس تنهایی نکند تا بایستد. آن زن و مردی که در کوچه و خیابان‌های بیت المقدس و نوار غزه و شهرهای دیگر فلسطین اشغالی مورد تهاجم اراذل و اوباش صهیونیست است باید احساس کند شما از آن‌ها حمایت می‌کنید، تا بتواند مقاومت کند. دولت‌ها هم البته تکالیفی دارند».
    «من صریحا اعلام می‌کنم هر جوان فلسطینی که به خاک و خون کشیده می‌شود و هر خانواده فلسطینی که بی‌سرپرست و متلاشی می‌شود،رئیس جمهور و دولت آمریکا به طور مستقیم در این جرم شریک وسهیم هستند.»
    «مسئله فلسطین یک راه حل بیشتر ندارد و آن تشکیل دولت فلسطینی در تمام سرزمین فلسطین است‌».
    «هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانه مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشان فرمود: اسرائیل بایستی محو بشود…. بحث، بحث یهودی ستیزی نیست. مسئله، مسئله غصب خانه مسلمین است.»[۱۲]

    اهداف روز قدس
    مهم‌ترین اهداف روز قدس در کلام آیت الله خامنه‌ای را می‌توان این محورها دانست:[۱۳]

    *روز قدس به عنوان نماد صف بندی مظلومان در مقابل زورگویان
    *متوقف کننده حذف فلسطین از نقشۀ جغرافیای جهانی و فراموشی مسئله فلسطین
    *روزی که مردم مظلوم فلسطین احساس می‌کنند که ملت‌ها پشت سرشان هستند
    *روز دمیدن خون در رگ‌های امت اسلامی
    *روزی که ملت‌های مسلمان بی‌واسطه مقامات رسمی حرفشان را در دنیا مطرح می‌کنند
    *روز سرمشق شدن ملت ایران برای سایر ملت‌ها
    *روز حفظ امنیت کشور، ملت و دستاوردهای انقلاب اسلامی

    دیگر شخصیت‌ها

    سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی درباره مسئله قدس می‌گوید:

    «اولویت باید تاکید بر مبارزه و مواجهه با دشمن صهیونیستی باشد و اگر از همان ابتدا این‌گونه بود، به آن نقطه‌ای که امروز بدان رسیدیم، نمی‌رسیدیم… اگر یک پنجم بودجه‌ای که اعراب برای جنگ با ایران و شیعه هراسی خرج کردند را برای فلسطین خرج کرده بودند فلسطین تاکنون آزاد شده بود.»[۱۴]

    پی نوشت ها

    1-سایت شهید آوینی
    2-صحیفه امام، ج۹، ص۲۶۷
    3-کتاب خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، ج۳، ص۷۳۷
    4-شبکه خبر
    5-خبرگزاری تسنیم
    6-صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۷
    7-صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۸
    8-صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۷
    9-صحیفه امام، ج۹، ص۲۸
    10-صحیفه امام، ج۶، ص۴۸۸
    11-صحیفه نور، ج۲، ص۱۹۹
    12-سایت حوزه
    13-سایت آیت الله خامنه‌ای
    14-سخنرانی روز قدس، بیروت، ۲۰۱۳م

    منبع: ویکی شیعه

    کلیدواژه ها: راهپیمایی, راهپیمایی روز جهانی قدس, روز قدس, قدس, مسجدالاقصی
    موضوعات: مناسبات  لینک ثابت [جمعه 1397-03-18] [ 11:34:00 ق.ظ ]

    2 نظر »

       
      شهادت مولای متقیان امیر المومنین علی(ع)    

    شهادت امام على (عليه السلام) بر عموم شیعیان جهان و محبان ولایت و امامت تسلیت باد. 

    علامه طبرسى گويد: على عليه‏ السلام شصت و سه سال زندگانى كرد، ده سال پيش از بعثت، و در سن ده سالگى اسلام آورد. و پس از بعثت‏ بيست و سه سال با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم زندگانى كرد، سيزده سال در مكه پيش از هجرت در امتحان و گرفتارى به سر برد و سنگين‏ترين بارهاى رسالت آن حضرت را به دوش كشيد.

    ده سال پس از هجرت در مدينه در دفاع از حضرتش با مشركان جنگيد و با جان خود او را از شر دشمنان دين نگاه داشت، تا آنكه خداى متعال پيامبر خود را به سوى بهشت انتقال داد و او را به بهشت آسمانى بالا برد و على عليه‏ السلام در آن روز سى و سه ساله بود، و بيست و چهار سال و چند ماه حق او را از ولايت غصب كردند و او را از تصرف در امور بازداشتند، و آن حضرت در اين دوران با تقيه و مدارا مى ‏زيست، و پنج‏ سال و چند ماه خلافت را به دست گرفت و در اين سالها گرفتار جهاد با منافقان از ناكثين و قاسطين و مارقين (اصحاب جمل و صفين و نهروان) بود چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سيزده سال از روزگار نبوت خود را ممنوع از پياده كردن احكام آن و ترسان و محبوس و فرارى و مطرود بود و نمى ‏توانست‏ با كافران به جهاد پردازد و از مؤمنان دفاع كند، سپس هجرت كرد و ده سال پس از هجرت با مشركان به جهاد پرداخت و گرفتار منافقان بود تا خداوند او را به سوى خود برد.


    آن حضرت در شب بيست‏ و يكم ماه مبارك رمضان سال چهل هجرى با شمشير به شهادت رسيد. عبدالرحمن بن ملجم مرادى شقى ‏ترين امت آخر زمان - لعنة الله عليه - در مسجد كوفه او را ضربت زد; بدين قرار كه آن حضرت در شب نوزدهم به مسجد رفت و مردم را براى نماز صبح بيدار مى‏ كرد و ابن ملجم ملعون از آغاز شب در كمين حضرتش بود، چون حضرت در مسجد عبورش به او افتاد او كه مطلب خود را پنهان مى‏ داشت و از روى نيرنگ خود را به خواب زده بود ناگهان از جاى جست و ضربتى با شمشير زهر آلود بر فرق مباركش زد.

    آن حضرت روز نوزدهم و شب و روز بيست و يكم را تا نزديك ثلث اول شب زنده بود آن گاه به شهادت رسيد و در حالى كه محاسن شريفش به خون سرش رنگين بود مظلومانه به ديدار خداى خود شتافت.

    سبب كشتن آن حضرت را داستانى دراز است كه اينجا گنجايش ذكر آن را ندارد. حسن و حسين عليهم السلام به امر آن حضرت مراسم غسل و تكفين او را عهده‏ دار شدند و بدن شريفش را به سرزمين غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پيش از سپيده صبح در همان جا به خاك سپرده شد.

    حسن و حسين و محمد پسران آن حضرت عليه‏السلام و عبدالله بن جعفر رضى الله عنه وارد قبر شدند و بنا به وصيت‏ حضرتش اثر قبر پنهان گرديد. اين قبر پيوسته در دولت‏ بنى ‏اميه پنهان بود و كسى بدان راه نمى‏برد تا آنكه امام صادق عليه‏السلام در ولت‏ بن ى‏عباس آن را نشان داد. (1)


    يك معجزه

    وقايع پس از شهادت آن بزرگوار جدا بسيار است و به تاليف جداگانه ‏اى نيازمند است. اينجا گنجايش آن را ندارد، لذا از ذكر آنها چشم مى‏ پوشيم و تنها به يك واقعه تكوينى اشاره مى‏كنيم.

    زمخشرى در «ربيع الابرار» از ام‏معبد آورده است كه گفت: «روزى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وضو گرفت و در پاى درخت‏ خاردار خشكيده‏اى در نزد ما آب دهان افكند و آن رخت‏ سبز شد و ميوه داد و در زمان حيات آن حضرت ما از ميوه آن شفا مى‏ جستيم… اما سپس از پايين به بالا خشك شد و خار روييد و ميوه‏ هايش ريخت و سبزى و تازگى آن از ميان رفت. در اين حال بود كه ما از شهادت اميرالمؤمنان على عليه‏ السلام باخبر شديم. و ديگر ميوه نداد و ما از برگ آن بهره‏ مند بوديم و پس از چندى صبح كرديم و ديديم كه از ساقه آن خونى تازه مى‏ جوشد و برگ آن هم خشك شده است.

    در همين حال خبر شهادت حسين عليه‏السلام به ما رسيد و درخت‏ به كلى خشك گرديد.» (2)

    اصبغ بن نباته گويد: هنگامى كه اميرمؤمنان عليه‏ السلام ضربتى بر فرق مباركش فرود آمد كه به شهادتش انجاميد مردم بر در دارالاماره جمع شدند و خواستار كشتن ابن ملجم - لعنه الله - بودند. امام حسن عليه‏السلام بيرون آمد و فرمود: اى مردم! پدرم به من وصيت كرده كه كار قاتلش را تا هنگام وفات پدرم رها سازم. اگر پدرم از دنيا رفت تكليف قاتل روشن است و اگر زنده ماند خودش در حق او تصميم مى‏گيرد. پس بازگرديد خدايتان رحمت كند.

    مردم همه بازگشتند و من بازنگشتم. امام دوباره بيرون آمد و به من فرمود: اى اصبغ! آيا سخن مرا درباه پيام امير مؤمنان نشنيدى؟ گفتم: چرا. ولى چون حال او را مشاهده كردم دوست داشتم به او بنگرم و حديثى از او بشنوم، پس براى من اجازه بخواه خدايت رحمت كند.

    امام داخل شد و چيزى نگذشت كه بيرون آمد و به من فرمود: داخل شو. من داخل شدم ديدم اميرمؤمنان عليه‏السلام دستمال زردى به سر بسته كه زردى چهره ‏اش بر زردى دستمال غلبه داشت و از شدت درد و كثرت سم پاهاى خود را يكى پس از ديگرى بلند مى‏ كرد و زمين مى‏ نهاد. آن گاه به من فرمود: اى اصبغ آيا پيام مرا از حسن نشنيدى؟ گفتم: چرا، اى اميرمؤمنان، ولى شما را در حالى ديدم كه دوست داشتم به شما بنگرم و حديثى از شما بشنوم. فرمود: بنشين كه ديگر نپندارم كه از اين روز به بعد از من حديثى بشنوى.

    بدان اين اصبغ، كه من به عيادت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم همانگونه كه تو اكنون آمده‏اى، به من فرمود: اى اباالحسن، برو مردم را جمع كن و بالاى منبر برو و يك پله پايين‏تر از جاى من بايست و به مردم بگو: «هش داريد،هر كه پدر و مادرش را ناخشنود كند لعنت‏ خدا بر او باد. هش داريد، هر كه از صاحبان خود بگريزد لعنت‏ خدا بر او باد. هش داريد هر كه مزد اجير خود را ندهد لعنت‏ خدا بر او باد.»

    اى اصبغ، من به فرمان حبيبم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم عمل كردم، مردى از آخر مسجد برخاست و گفت: اى اباالحسن، سه جمله گفتى، آن را براى ما شرح بده. من پاسخى ندادم تا به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم و سخن آن مرد را بازگو كردم.

    اصبغ گفت: در اينجا اميرمؤمنان عليه‏السلام دست مرا گرفت و فرمود: اى اصبغ، دست‏خود را بگشا. دستم را گشودم. حضرت يكى از انگشتان دستم را گرفت و فرمود: اى اصبغ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز همين گونه يكى از انگشتان دست مرا گرفت، سپس فرمود: هان، اى اباالحسن، من و تو پدران اين امتيم هر كه ما را ناخشنود كند لعنت‏خدا بر او باد. هان كه من و تو مولاى اين امتيم هر كه از اجرت ما بكاهد و مزد ما را ندهد لعنت‏خدا بر او باد. آن گاه خود آمين گفت و من هم آمين گفتم.

    اصبغ گويد: سپس امام بيهوش شد،باز به هوش آمد و فرمود: اى اصبغ آيا هنوز نشسته‏اى؟ گفتم: آرى مولاى من. فرمود: آيا حديث ديگرى بر تو بيفزايم؟

    گفتم: آرى خدايت از مزيدات خير بيفزايد. فرمود: اى اصبغ! رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در يكى از كوچه‏ هاى مدينه مرا اندهناك ديد و آثار اندوه در چهره‏ ام نمايان بود. فرمود: اى اباالحسن! تو را اندوهناك مى‏بينم؟ آيا تو را حديثى نگويم كه پس از آن هركز اندوهناك نشوى؟

    گفتم: آرى، فرمود: چون روز قيامت‏ شود خداوند منبرى بر پا دارد برتر از منابر پيامبران و شهيدان، سپس خداوند مرا امر كند كه بر آن بالا روم، آن گاه تو را امر كند كه تا يك پله پايين‏تر ازمن بالا روى، سپس دو فرشته را امر كند كه يك پله پايين‏تر از تو بنشيند و چون بر منبر جاى گيريم احدى از گذشتگان و آيندگان نماند جز آنكه حاضر شود.

    آن گاه فرشته ‏اى كه يك پله پايين‏تر از تو نشسته ندا كند: اى گروه مردم; بدانيد: هر كه مرا مى‏ شناسد كه مى‏ شناسد و هر كه مرا نمى شناسد خود را به او معرفى مى‏كنم، من «رضوان‏» دربان بهشتم، بدانيد كه خداوند به من و كرم و فضل و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى بهشت را به محمد بسپارم و محمد مرا فرموده كه آنها را به على بن ابیطالب بسپارم، پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپرده ‏ام.

    سپس فرشته ديگر كه يك پله پايين‏تر از فرشته اولى نشسته بر مى‏ خيزد و به گونه‏ اى كه همه اهل محشر بشنوند ندا كند: اى گروه مردم، هر كه مرا مى‏ شناسد كه مى‏ شناسد و هر كه مرا نمى ‏شناسد خود را به او معرفى مى‏كنم، من «مالك‏» دربان دوزخم، بدانيد كه خداوند به من و فضل و كرم و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى دوزخ را به محمد بسپارم و محمد مرا امر فرموده كه آنها را به على بن ابى‏طالب بسپارم، پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپردم.

    پس من كليدهاى بهشت و دوزخ را مى‏گيرم. آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اى على، تو به دامان من مى‏ آويزى و خاندانت ‏به دامان تو و شيعيانت‏ به دامان خاندان تو مى‏ آويزند. من (از شادى) دست زدم و گفتم: اى رسول خدا، همه به بهشت مى‏رويم؟ فرمود: آرى به پروردگار كعبه سوگند.

    اصبغ گويد: من جز اين دو حديث از مولايم نشنيدم كه حضرتش چشم از جهان پوشيد درود خدا بر او باد. (3)

    —————————————
    پى‏ نوشتها:
    (1)تاج المواليد / 18.
    (2)تاريخ الخميس، باب هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم.
    (3)روضه 22 و 23.
    اميرالمؤمنين على بن ابى‏طالب عليه‏السلام ص 954
    مؤلف: احمد رحمانى همدانى
    ترجمه: حسين استاد ولى
    منبع:www.imamalinet.net

    کلیدواژه ها: حضرت علی علیه السلام, شهادت, شهادت حضرت علی(ع), مسجد کوفه
    موضوعات: مناسبات  لینک ثابت [چهارشنبه 1397-03-16] [ 05:13:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 ... 10 11 12 ...13 ...14 15 16 ...17 ...18 19 20 ... 47 »
     
    •  خانه  
    •  موضوعات  
    •  آرشیوها  
    •  آخرین نظرات