زندگی نامه حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه عليها السلام در اول سال 173 هجري قمري در مدينه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكي و طهارت نفس به او طاهره مي گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگي و در روز دوازدهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در قم به شهادت رسيد كه امروز بارگاه ملكوتي و مرقد مطهرش همچون خورشيدي در قلب استان قم مي درخشد و همواره فيض بخش و نورافشان دلها و جانهاي تشنه معارف حقاني است.
آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه اي از وجود حضرت زهرا سلام الله عليها بود.در طهارت نفس امتيازي خاص و بسيار والاداشت كه امام هشتم برادر تني آن حضرت او را (كه نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم كمن زارني» : (كسي كه حضرت معصومه عليها سلام را در قم زيارت كند مانند آن است كه مرا زيارت كرده است).
مقام علم و عرفان او در مرحله اي است كه در فرازي از زيارتنامه غير معروف او چنين مي خوانيم: «السلام عليك يا فاطمه بنت موسي بن جعفر و حجته و امينه» : (سلام بر تو اي فاطمه دختر موسي بن جعفر و حجت و امين از جانب موسي بن جعفر).و باز مي خوانيم: «السلام عليك ايتها الطاهرة الحميدة البرة الرشيدة التقية الرضية المرضية»: (سلام بر تو اي بانوی پسنديده نيك سرشت، اي بانوي رشد يافته، پاك طينت، پاك روش، شايسته و پسنديده).بدين لحاظ و مقامات عالي معنوي آن بانوست كه حضرت رضا عليه السلام در فرازي از زيارتنامه معروفش به ما آموخته كه در كنار مرقدش خطاب به او بگوييم: «يا فاطمه اشفعي لي في الجنة فان لك عندالله شانا من الشان».
(اي فاطمه! در بهشت از من شفاعت كن چرا كه تو در پيشگاه خداوند داراي مقامي بس ارجمند و والا هستي).امام صادق عليه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه عليها سلام در توصيف قم سخن گفته و آن مكان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودي بانويي از فرزندانم به سوي آن كوچ كند كه نامش فاطمه دختر موسي بن جعفر است و با شفاعت او همه شيعيانم وارد بهشت مي شوند.
خاندان عصمت پيامبر در انتظار آن بودند كه اين دختر ممتاز چشم به اين جهان بگشايد تا قلب و روي آنان را به ديدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذيقعده براي حضرت رضا عليه السلام و دودمان نبوت و آل علي عليه السلام پيام آور شادي مخصوص و پايان بخش انتظاري عميق و شور آفرين بود زيرا حضرت نجمه فرزندي جز حضرت رضا عليه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نيز داراي فرزندي نشده بود.
از آنجا كه سال ولادت حضرت رضا عليه السلام يعني سال 148 هجري قمري و سال ولادت حضرت معصومه عليها سلام سال 173 و بين اين دو ولادت بيست و پنج سال فاصله بود و از طرفي امام صادق عليه السلام ولادت چنان دختري را مژده داده بود، از اين رو خاندان پيامبر بيصبرانه در انتظار طلوع خورشيد وجود حضرت معصومه عليها سلام بودند.
هنگامي كه وي چشم به جهان گشود براستي كه آنروز براي اهل بيت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله عليها روز شادي و سرور وصف ناپذير و از ايام الله بود زيرا اختري از آسمان ولايت و امامت طلوع كرده بود كه قلبها را جلا و شفا مي داد و چشمها را روشن مي كرد و به كانون مقدس اهل بيت عليهم السلام گرمي و صفا مي بخشيد
اين سوال كه پيامبر اسلام با آنكه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بيشتر دوست مي داشت و به او بيشتر اعتبار مي داد. سوالي است كه درباره حضرت معصومه عليها سلام نيز صادق است كه چرا حضرت موسي بن جعفر عليه السلام با داشتن دختران بسيار به حضرت معصومه عليها سلام توجه مي كرد و در ميان آنها اين دختر به آن همه مقامات نايل شد. پاسخش اين است که در آيات قرآن و گفتار پيامبر و امامان به طور مكرر معيار, داشتن علم، تقوا و جهاد و ساير ارزشهاي والاي انساني است
براستي كه حضرت معصومه عليها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله عليها در معيارهاي ارزشي اسلام يكه تاز عرصه ها و در علم و كمالات و قداست گوي سبقت را از ديگران ربوده بود. وي تافته اي ملكوتي و جدا بافته و ساختار وجودي او از ديگران ممتاز بود.همان گونه كه پيامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله عليها فرمود: «فداها ابوها» : (پدرش به فدايش باد)، حضرت موسي بن جعفر عليه السلام نيز در شان حضرت معصومه عليها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه عليها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراين نام رازها نهفته است. يكي از رازها اين بود كه در علم و عمل از رقباي خود پيشي گرفته و ديگر اين كه از ورود شيعيان به آتش دوزخ جلوگيري مي نمايد.
همچنين از نظر كمالات علمي و عملي بي نظير است ديگر اين كه گرچه مرقد مطهرش آشكار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله عليها مخفي نيست ولي مطابق مكاشفه اي كه براي بعضي از اولياي خدا روى داده امام باقر يا امام صادق عليهم السلام فرمودند: «كسي كه مرقد حضرت معصومه عليها سلام را زيارت كند به همان مقصودي نايل خواهد شد كه از زيارت قبر حضرت زهرا سلام الله عليها نايل مي شود. از ديگر مشابهت هاي حضرت معصومه عليها سلام به حضرت زهرا فداكاري ايشان در راه اثبات ولايت بود زيرا حضرت معصومه عليها سلام نيز آن چنان تلاش كرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسيد.
يعني حضرت معصومه عليها سلام نيز با كارواني از حجاز به سوي خراسان براي ديدار چهره عظيم ولايتمداران عصر يعني برادرش حضرت رضا عليه السلام حركت كرده تا يار و ياور او باشد ولي در مسير هنگامي كه به سرزمين ساوه رسيد دشمنان خاندان نبوت در يك جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ريختن زهر در غذايش او را مسموم ساختند كه بيمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سكونت در قم به شهادت رسيد
همان گونه كه حضرت زهرا سلام الله عليها با استدلالهاي متين و استوار، حقانيت ولايت حضرت علي عليه السلام را تبيين مي كرد، حضرت معصومه عليها سلام نيز چنين بود. رواياتي كه از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولايت علي عليه السلام است كه با اثبات ولايت او ولايت امـامـان معصوم نيز ثابت مي شود.
براي نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل مي كنند كه فرمود: پيامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روي پرده اي در قصر بهشت ديد كه چنين نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علي ولي القوم» : (معبودي جز خداي يكتا و بي همتا نيست محمد رسول خدا و علي ولي و رهبر مردم است) و بر روي پرده درگاه قصر ديگري نوشته شده است: «شيعت علي هم الفائزون» (شيعيان علي رستگارند).نيز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل مي كند كه فرمود:«الا من مات علي حب آل محمد مات شهيدا»: آگاه باشيد! كسي كه با حب آل محمد از دنيا برود شهيد از دنيا رفته است).
يكي از روايات او كه با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله عليها مي رسد اين است كه:حضرت زهرا سلام الله عليها فرمود: آيا سخن رسول خدا را فراموش كرده ايد كه در روز عيد غدير خم فرمود: هر كس من مولا و رهبر اويم علي هم مولا و رهبر او است و نيز به علي فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسي به موسي (ع) است.به اين ترتيب مي بينيم حضرت معصومه عليها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جاي پاي حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت و همچون او در عرصه جهاد و تلاش براي اثبات حق كوشيد تا جايي كه جانش را فداي ولايت نمود و شهد شهادت نوشيد.
احادیثی پیرامون حضرت معصومه سلام الله علیها
قال الصادق علیه السلام:
انّ للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا و ان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فیها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى علیهاالسلام و تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة با جمعهم؛ « خداوند حرمى دارد كه مكه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على علیه السلام حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از هشت در بهشت سه در آن به قم باز مىشود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مىرود كه اسمش فاطمه دختر موسى علیه السلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مىشوند».
عن سعد عن الرضا علیه السلام قال:
«یا سعد من زارها فله الجنة ثواب الأعمال و عیون اخبار الرضا علیه السلام: عن سعدبن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا علیه السلام عن فاطمه بنت موسى بن جعفر علیه السلام فقال:من زارها فله الجنة».
امام رضا علیه السلام فرمود: «كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است» .
عن ابن الرضا علیهماالسلام قال:« من زار قبر عمتى بقم فله الجنة» .(1)
امام جواد علیه السلام: «كسى كه عمهام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است ».
امام صادق علیه السلام:« من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة».(2)
امام صادق علیه السلام:«كسى كه آن حضرت را زیارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست» .
امام صادق علیه السلام:
«الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم».(3)
آگاه باشید كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است .
جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها
لقب «معصومه» را امام رضا علیه السلام به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى»(4)
«هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»
این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.
امام رضا علیه السلام در روایتى دیگر مىفرماید:
« هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مىیابد».(5)
لقب دیگر حضرت معصومه سلام الله علیها «كریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رؤیاى صادقانه یكى از بزرگان، از سوى اهلبیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رؤیاى صادقانه بدین شرح است :
مرحوم آیة اللّه سیّدمحمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقهمند بود كه محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت باقر علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام مشرّف شد.
امام به ایشان فرمودند:
«عَلَیْكَ بِكَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ»؛ یعنى به دامان كریمه اهل بیت چنگ بزن.
ایشان به گمان این كه منظور امام علیه السلامحضرت زهرا سلام الله علیها است، عرض كرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دلیل مصالحى، خداوند مىخواهد محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه سلام الله علیها را تجلّىگاه قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها رهسپار ایران شود. وى بىدرنگ آماده سفر شد و همراه خانوادهاش نجف اشرف را به قصد زیارت كریمه اهلبیت ترك كرد.(6)
دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه(س)
همواره این سؤال برای بسیاری مطرح می شود که چرا دختران امام کاظم(ع) بر خلاف تأکید پیامبر(ص) ازدواج نکردند، اما باید گفت که این مسئله دلایل مختلفی دارد. یعقوبی که از مورخین شیعه است درباره علت ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم(ع) می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند، به جز(ام سلمه)که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد.
در پاسخ به این گفته یعقوبی باید گفت که:
اولا: گفته یعقوبی بی اساس و مخالف با سنت اهل بیت(ع) است، زیرا امکان ندارد ائمه(ع) مخالف سیره جدشان رسول الله(ص) عمل نماید، زیرا که روایات زیادی از ناحیه مقدسه رسول الله(ص) بدست ما رسیده که همه حاکی از اهمیت این امر مستحبی دارد تا جائی که حضرت ختمی مرتبت می فرماید(فلیس منی) یعنی اگر کسی ازدوج ننماید از من نیست. آیا معقول است امامی که ما قائل به معصومیتش می باشیم این وصیت را در حق فرزندانش نماید، پس باید گفت که نظریه یعقوبی خالی از واقعیت و غیرمستند است.
ثانیا: متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم(ع) در طول قرنها و سالها از حوادث باقی مانده و در کتب تاریخی موجود است که مرحوم کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل می نماید که نوشته؛ حضرت امام موسی کاظم(ع) در این وصیتنامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده:
« وان اراد رجل منهم ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه».
«هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه و فرمان امام رضا(ع)چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است».
در جای دیگر از همین وصیتنامه می فرماید:
«ولا یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته، فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک».
«هیچ یک از دخترانم را نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد».
باید متذکر شد که در این وصیتنامه حضرت بیشتر خواستند، به فرزندان خود اعلام کند که حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت اطاعت و اجازه بگیرند. بنابر بیان فوق باز فرمایش یعقوبی رد می شود و بی اساس بودن قول او را می توان پی برد و لذا صاحب کتاب(حیاه الامام موسی بن جعفر) صریحا مجعول بودن نقل یعقوبی را اعلان نموده است.
نظریه دوم که در مورد عدم ازدواج دختران حضرت موسی بن جعفر(ع) داده اند این است که گفته اند چون برای آن مخدرات هم کفو پیدا نمی شد لذا ازدواج ننمودند. در رد این نظریه فوق دو جواب ذکر شده است؛
اولا: سیره ائمه اطهار(ع) این نبود که دختران خود را به جهت پیدا نشدن(کفو) در خانه نگه بدارند و مانع از ازدواج آنها شوند، بلکه آنها عملا و قولا مومن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند و امر می فرمودند که اگر دین و تقوای کسی را پسندید دختران خود را به همسری او درآورید.
ثانیا: در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از اولاد امام حسن مجتبی(ع) و از تبار حضرت سیدالشهداء(ع) بودند که می توانستند کفو دختران آن حضرت باشند. لذا احتمالا نظر سوم درست می باشد و آن خفقان شدید هارونی است. اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه امام کاظم(ع) آمد و شد کند، کجا رسد به اینکه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپروراند.
اما پاسخ دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه:
اولا: فاطمه کبری حضرت معصومه(ع) در سال 173 هـ .ق بدنیا آمده و نظر به اینکه این بانو به اجماع مورخین بزرگترین دختران حضرت امام موسی کاظم(ع) بوده و همچنین آن حضرت هم در سال 201هـ .ق به شهادت رسید باید گفت که ایشان در زمان شهادت امام کاظم (ع) 10 سال بیشتر نداشت و تازه بحد بلوغ رسیده بود چه رسد که مابقی دختران آن حضرت که از فاطمه معصومه(ع) کوچکتر بودند.
ثانیا: چون مورخین عنایت کافی در تاریخ تولد و وفات و ازدواج اولاد ائمه(ع) و بعضا خود ائمه(ع) نداشتند ممکن است که آن مخدرات با تمام آن مسائل و مصائب و مشکلاتی که مطرح گردید، ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند مضافا براینکه(عدم الوجدان لا یدل علی عدم الموجود) چون مورخین مسئله ازدواج اولاد ائمه(ع) را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست دلیل بر ازدواج نکردن آن مخدرات نمی توان باشد گرچه در مورد شخص حضرت معصومه(ع) همان دلائل فوق مبنی بر عدم ازدواجش کافی است.
تاریخچه حرم حضرت معصومه(ع)
پس از دفن حضرت معصومه (س) در قم ، موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد (ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد. پس از آن در طول سالیان دراز تا امروز مرقد مطهر ایشان همواره مورد توجه و احترام شیعیان و ارادتمندان بوده و بارها تجدید بنا شده و توسعه و تکمیل یافته است. امروزه حرم مطهر دارای ضریح، گنبد، رواق ها، ایوان ها ،صحن ها، گلدسته هاو….بسیار زیبایی است.
سیر تاریخی هریک ازبناهای حرم به شرح زیر است:
مرقد مطهر
در سال 605 هجرى به دستور «امیر مظفر احمد بن اسماعیل» بزرگ خاندان آل مظفر، بزرگ ترین استاد کاشى ساز آن زمان «محمد بن ابى طاهر کاشى قمى» کار ساخت و پرداخت کاشى هاى متنوع مرقد را شروع کرد و بعد از هشت سال، در سال 613 کاشى هاى آن آماده گردید و کار گذاشته شد. اخیراً در سال 1377 شمسى مرقد مطهر به شکل جدید که آمیخته اى از کاشى و سنگ است تجدید بنا شد و همچنین دیواره هاى داخلى با سنگ مرمر سبز آراسته گردید.
ضریح
در سال 965 هجرى شاه طهماسب صفوى، در چهار طرف مرقد ضریحى آجرى آراسته به کاشی هاى هفت رنگ و کتیبه هاى معرق بنا نمود و در اطراف آن منافذى باز بود تا هم مرقد دیده شود و هم زائران نذورات خود را داخل ضریح بریزند.
در سال 1230 هجرى قمرى فتحعلى شاه همان ضریح را نقره پوش کرد که این ضریح به مرور زمان فرسوده شد و در سال 1280 ضریحى که از نقره ضریح سابق و نقره هاى موجود در خزانه ساخته شده بود به جاى آن نصب گردید.
این ضریح چندین مرتبه تجدید بنا و اصلاح شد و سال هاى متمادى روى مرقد حضرت باقى بود تا این که در سال 1368 هجرى شمسى به دستور تولیت آن زمان شکل ضریح را تغییر دادند و ضریحى را با ظرایف و شاهکارهاى هنرى ویژه اى به جاى آن نصب نمودند که آن ضریح همچنان برفراز تربت نورانى حضرت برقرار است و در اسفند ماه 1380 شمسى اصلاحات و تعمیرات جدید صورت گرفت.
رواق ها
محدوده هاى نزدیک تر به ضریح مطهر را رواق می گویند. حرم مطهر دارای چهار رواق است:
1- رواق بالاسر که محوطه بین مسجد بالاسر تا ضریح مطهر است و با آیینه کارى و گچکارى هاى بسیار زیبا آراسته شده است.
2- رواق دارالحفاظ که محوطه بین ایوان طلا و ضریح مطهر است.
3- رواق آینه (شهید بهشتى) که در بخش زنانه و پایین پاى حضرت (س) واقع است.
4- رواق پیشرو که محوطه بین مسجد طباطبایى تا ضریح مطهر است.
صحن ها
حرم مطهر دارای سه صحن است:
1- صحن نو (اتابکى)
این صحن زیبا داراى چهار ایوان شمالى، جنوبى و شرقى و غربى است: ایوان شمالى آن ورودى از میدان آستانه و ایوان جنوبى ورودى از طرف قبله و ایوان شرقى ورودى از خیابان ارم و ایوان غربى همان ایوان آینه است در هر کدام از این ایوان هاى یاد شده ظرایف و آثار هنرى، معمارى خاصى به کار رفته است. این صحن آز آثار (میزرا على اصغر خان صدر اعظم) است که از سال 1295 هجرى قمرى تا سال 1303 بناى آن طول کشیده است.
2- صحن عتیق (قدیم)
صحن عتیق (واقع در شمال روضه مبارکه) اولین صحنى است که در این بارگاه مبارکه بنا شده، این صحن را چهار ایوان زیبا فرا گرفته است. ایوانى با عظمت در جنوب که همان ایوان طلا (ورودى صحن به روضه مطهره) مى باشد و ایوانى در شمال که ورودى فیضیه به صحن را تشکیل مى دهد که ساختمان نقاره خانه روى آن بنا شده است و ایوانى در غرب که ورودى مسجد اعظم به صحن است و در شرق، ایوان ورودى صحن عتیق به صحن نو واقع است. این صحن و ایوان هاى اطراف آن را «شاه بیگى» همسر شاه اسماعیل صفوى در سال 925 هجرى قمرى بنا نمود. از سال 1377 نیز تعمیرات اساسى در این صحن و مقابر اطراف شروع شده است که همچنان ادامه دارد.
3- صحن صاحب الزمان
این صحن با بیوتات متعلق به آن در مساحتی حدود 8 هزار متر مربع با چهار جهت ورودی، در سال 1381 شروع و در سال 1384 افتتاح گردید. (ورودی شرقی “شبستان امام خمینی” ، ورودی غربی “پل آهنچی” ، ورودی شمالی “بست مسجد اعظم” ، ورودی جنوبی “خیابان جدیدالاحداث". دیواره های اطراف این صحن منقوش به کتیبه های قرآنی با خطوط بنائی و کوفی در ساختار و طرح جدید با ترکیبی از سیمان سفید و آجر است.
گلدسته ها:
1-گلدسته های ایوان طلا
در دو طرف این ایوان در صحن عتیق، گلدسته هایی پوشیده از کاشی گرهی به صورت مارپیچ (به بلندی 40/17 متر از سطح بام و قطر 50/1متر) ساخته شده است که بین پیچ ها، اسامی مبارک: «الله»، «محمد»، «على» به خط کوفی نوشته شده است که در بالای آنها زیر مقرنس کتیبه ای قرار دارد، که سقف آن “ان الله و ملائکته یصلون … ” است.
این مأذنه ها به دستور «محمد حسین خان شاهسون شهاب الملک»، در سال 1285 هجرى قمرى، طلا کارى شد.
در سال 1385 هجری شمسی تعمیرات دیگری بر روی این گلدسته ها صورت گرفت و سر گلدسته ها طلاکاری شد.
2-گلدسته هاى ایوان آینه
برفراز پایه هاى دو طرف ایوان دو مأذنه است که، از بلندترین بناهاى آستانه مى باشد.
ارتفاع آنها از سطح بام 28 متر و از سطح صحن 80/42 متر و محیط آن 30/3 متر می باشد. در بالاى مأذنه ها کتیبه اى با پهناى حدود یک متر دیده مى شود که متن آن در یکى از مأذنه ها «لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظیم» و در دیگرى «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» است. پوشش هر دو مأذنه از بالا تا پایین سرتاسر کاشى گرهى است که در میان آن ها نام هاى پروردگار متعال خوانده مى شود.
بانی آنها، امین السلطان و معمار، استاد حسن معمار قمی می باشد و کاشی کاری گلدسته های مذکور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعویض شده است.
3-گلدسته های صحن بزرگ
در صحن بزرگ (نو یا اتابک) روبروی ایوان آیینه قرار دارند. پوشش آنها، کاشی گرهی هشت ضلعی متساوی است. روی چهار ضلع این گلدسته ها نامای مبارک «الله»، «محمد»، «على» از بالا به پایین 4 مرتبه نوشته شده است.
منبع:سایت جامع مذهبی فرهنگی شهید آوینی، سایت مشرق
پینوشتها:
1- كامل الزیارة.
2- بحارالانوار، ج 48، ص 307.
3- بحارالانوار، ج 60 ص 216.
4- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهلبیت، ص 32.
5- زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3.
6-کریمه اهلبیت، ص 43.