لُؤلُؤ مَکنون


اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لُؤلُؤ مَکنون

این وبلاگ به نام بانوی کرامت و بزرگواری حضرت معصومه(س) ،به لُؤلُؤ مَکنون نام گذاری شده و در آن سعی شده به مسائل مهم امروز جامعه زنان از جمله :حجاب ،عفاف ،حدود آزادی زن،نحوه برخورد و معاشرت زن در اجتماع و ... پرداخت. اگر چه کتاب ها و مقالات زیادی در رابطه با آن به نگارش درآمده است ولی در این وبلاگ سعی می شود که خلا ها و مسائلی مطرح شود که مورد نیاز زن امروز بوده و شاید در کمتر کتابی به آن پرداخته شده است.تعریف کامل و جامعی از حجاب،عفاف و آزادی و مقایسه حجاب و آزادی از مهم ترین محورهای این وبلاگ میباشد. این وبلاگ برگ سبزی است تقدیم به ساحت مقدس و نورانی بانوی کرامت،حضرت معصومه (س) و تمام بانوان پاکدامن و با عفت سرزمینم ایران و تحفه ایست ناقابل تقدیم به ساحت پر برکت مولا و صاحب امرمان امام زمان(عج).باشد که مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.انشاءالله.

جستجو


موضوعات

  • همه
  • مناجات
  • سخنان رهبر در مورد حجاب و عفاف
  • زندگی نامه حضرت معصومه(س)
  • حجاب
  • آزادی
  • رابطه حجاب با آزادی
  • داستان
  • شعر
  • دلنوشته
  • حدیث
  • آیات قرآنی مربوط به حجاب
  • مناسبات
  • دعاهای واردشده از اهل بیت(ع)

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    اوقات شرعی

    اوقات شرعی

    ذکر ایام هفته

    ذکر روزهای هفته

    پخش زنده حرم ها

    پخش زنده حرم

    ساعت

    ساعت فلش مذهبی
     
       
      سالروز بعثت پیامبر بزرگ اسلام،حضرت محمد مصطفی(ص)    

    سالروز بعثت پیامبر بزرگ اسلام،حضرت محمد مصطفی(ص) و عید مبعث بر عموم مسلمانان و شیعیان جهان مبارک باد.

    بعثت رسول اکرم (ص)

    سالهای طولانی بود که مردم جهان به خصوص مردم جزیرة العرب از نور مستقیم خورشید نبوت دور گشته و در تاریکی جهل و خرافات غوطه‌ می‌خوردند، از گردابی بیرون آمده، در گردابی دیگر فرو می‌رفتند. با آلودگی به اشرافیت، غارتگری، قساوت، تعصبات نژادی، قبیله‌ای، مادیگری و بت پرستی فضایل اخلاقی پایمال و رذایل اصول زندگی گشت.

     

    دوران بعثت در کلام امیرالمؤمنین (ع)

    امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند:

    «خداوند پیامبر اسلام (ص) را زمانی فرستاد که مردم در فتنه‌ها گرفتار شده و رشته‌های دین پاره شده بود… چراغ هدایت بی‌نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می‌شد و شیطان یاری می‌گردید… با دست مردم جاهل، نشانه‌های شیطان آشکار و پرچم او افراشته گردید. فتنه‌ها، مردم را لگدمال کرده و یا سم‌های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ایستاده بود. اما مردم حیران و سرگردان، بی‌خبر و فریب‌خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بت پرستان) زندگی می‌کردند. خواب آنها بیداری و سرمۀ چشم آنها اشک بود، در سرزمینی که دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل گرایی بود.»[1]

     

    بعثت رسول اکرم (ص) و اهمیت آن

    در این هنگام که بشریت در کویر خشک رذایل گرفتار بود؛ مردی در دل کوههای مکه، خدا را عبادت می‌کرد. در کنار بتها و ظلمها زندگی کرد ولی هیچ‌گاه بت را سجده نکرد و دامن مقدسش به ظلم آلوده نشد. به فرمودۀ امام حسن عسکری (ع):« چون چهل سال از عمر ایشان گذشت؛ حق تعالی دل او را بهترین دلها و خاشع‌تر و مطیع‌تر و بزرگتر از همه دلها یافت. پس به دیده آن حضرت نور دیگر داد و امر فرمود که درهای آسمان را گشودند و فوج فوج ملائکه به زمین آمدند و آن حضرت نظر می‌کرد و ایشان را می‌دید و رحمت خود را از ساق عرش تا سر آن حضرت متصل گردانید. پس جبرئیل فرود آمد و اطراف آسمان و زمین را فرو گرفت و بازوی آن حضرت را حرکت داد و گفت: یا محمد بخوان، فرمود: چه بخوانم، گفت:

    «اقرء باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق»[2][3]

    بنابراین لطف الهی شامل جهانیان گردید و پیامبر خاتم (ص) به رسالت مبعوث گشت و خداوند او را چونان باران بهاری برای تشنگان حقیقت و مایه سربلندی و عزت و شرافت یارانش قرار داد. اگر روز هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه بسیار مهم بود و به همین جهت به پیشنهاد حضرت علی (ع) آغاز تاریخ مسلمانان گردید؛ اهمیت آن بدین جهت می‌باشد که هجرت زمینه‌ساز تحقق اهداف و آرمانهای بعثت به شمار می‌رفت و در واقع روز بعثت «روز تولد شخصیت والای پیامبر اکرم (ص)» است. پیامبری که اشرف مخلوقات است و سید اوصیاء پیامبری که خداوند میثاق او را از تمام عوالم هستی، حتی ابناء الهی گرفت؛ «مأخوذاٌ علی النبیین میثاقه»[4] پیامبری که محور پرستش در کل عالم تکوین است. پیامبری که خداوند فرمود:«لولاک لما خلقت الافلاک» او که نسبت به مؤمنین مظهر رحمت است و رأفت؛ « بالمؤمنین رؤوف رحیم»[5] و برای جهانیان رسول رحمت؛ «و ما ارسلناک إلا رحمة للعالمین».[6]

    او که پیشوای پرهیزکاران و وسیله بینایی هدایت خواهان است. چراغی با نور درخشان، ستاره‌ای فروزان و شعله‌ای با برق‌های خیره‌کننده و تابان است. راه و رسم او با اعتدال، روش زندگی او صحیح و پایدار، سخنانش روشنگر حق و باطل و حکم او عادلانه است.[7]

     

    اهداف بعثت از دیدگاه قرآن

    در قرآن کریم برای بعثت انبیاء و در رأس آنان رسول اکرم (ص) به اهدافی اشاره شده است که به ذکر چند نمونه آن اکتفا می‌کنیم:[8]

    1- اتمام حجت:
    «رسلآٌ مبشرین و منذرین لئلا یکونَُ للناس علی الله حجة بعد الرسل»

    «پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خداباقی نماند.» (نساء‌/ 165)

    2- قیام به عدالت:
    «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب

    و المیزان لیقوم الناس بالقسط»

    «ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و به آنها کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند.» (حدید/ 25)

    3- هدایت و رهایی از ظلمت:
    «الر- کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور»

    «این کتابی است که بر تو ای پیامبر (ص) نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی درآوری.»

    4- آموزش کتاب و حکمت:
    «هوالذی بعث فی الامیین رسولاٌ منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه»

    «خداوند کسی است که در میان جمعیت درس ناخوانده، رسولی را از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و

    به آنها کتاب و حکمت می‌‌‌آموزد.»

    5- تهذیب و پاکسازی: که آیه قبل به این هدف نیز اشاره دارد.
    6- آزادی و آزادگی و رهایی از جهل و نادانی:
    «الذین یتبعون الرسول النبی… و یضع عنهم اِصْرَهُم و الاغلال التی کانت علیهم»

    «کسانی که از فرستادۀ خدا پیامبر (ص) پیروی می‌کنند… پیامبری که بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر آنها بود را برمی‌دارد که منظور از زنجیر در اینجا عبارت است از: زنجیر جهل و نادانی، بت پرستی و خرافات، بی‌عدالتی‌ها و

    قوانین نادرست.»

    7- آزادی انسان‌ها از زیر یوغ طاغوت و دعوت به سوی خدای یکتا:

    «ولقد بعثنا فی کلِ امة رسولاٌ أن اعبدوا الله

    واجتنبوا الطاغوت»

    «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای

    یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»

    چنانچه که امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند:

    «فبالغ (ص) فی النصیحه، ومَضی علی الطریقَهِ، وَدَعا الی الحکمه و الموعظة الحسنه»

    «پیامبر در نصیحت و خیرخواهی نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست هدایت نمود و از راه حکمت و موعظۀ نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود».[9]

     

    هدف بعثت در کلام نورانی رسول اکرم (ص)

    آنچه در بیان هدف بعثت در کلام حضرت رسول اکرم (ص)، محمّد مصطفی (ص) تجلی نموده است؛ تکمیل و ارتقاء ارزش اخلاقی است. چرا که فرمودند:

    «إنّما بُعِثْتُ لِأُتِمَمَ مکارمَ الاخلاقِ»

    رسول اکرم (ص) جامعه جاهلی آن زمان را به جامعه‌ای پرفروغ تبدیل نمود و با سلاح اخلاق که برنده‌تر از شمشیر بود؛ چنان تحولی در آن جامعه پدید آورد که حیرت جهانیان را برانگیخت و این رسالت فقط مخصوص اوست که اشرف مخلوقات است؛ چرا که خداوند می‌فرماید:

    «إنکَ لعلی خلق عظیم»[10]

    و بر همین اساس، خدای رحمان او را بهترین الگو و اسوه قلمداد می‌کند:

    «لَقَدْ کان فی رسولِ اللهِ اسوة حسنة»[11]

    او کسی است که در عبودیت به کمال مطلق رسیده و برترین مخلوقات گشته و همتایی ندارد. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند:

    «حضرت محمد بنده و فرستادۀ بزگریده و انتخاب شده اوست که در فضل و برتری، همتا ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد..»[12]

    او عبد مطلق خدا و سرچشمه فضایل اخلاقی است؛ لذا خداوند عزوجل تمام جنود نورانی و صفات و اخلاق حمیده را به عبد مطلق خود عطا و از قوای امدادی برای گسترش بندگی در عالم مقرر فرموده است. اگر غایت خلقت پرستش است، «ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون» ای لیعرفون؛ اگر برای معرفت خلق شده‌ایم، «بِنا عُرِفَ الله و بنا عبدالله» که در رأس معصومین وجود مقدس نبی اکرم (ص) قرار دارد. در واقع اخلاق حمیده ابزار پرستش الهی می‌باشد که در اختیار رسول اکرم است و راه رسیدن به آن تولی تام به ولایت نبی اکرم (ص) است و از طریق همین تولی است که نور اخلاق حمیده که از فروع ولایت ایشان است در ما تجلی می‌کند و شرط اساسی آن نیز، تولی به ولایت امام المتقین، علی بن ابیطالب (ع) است چرا که حضرت رسول فرمود: «أنا مدینه العلم و علیُ بابها» و نیز خداوند در یوم غدیر فرمودند:

    «الیوم اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم و أتْمَمْتُ علیکُم نعمتی…»[13]

    و نکته مهم این است که رسالت حضرت، رسالتی است تاریخی. اوست که محور تهذیب در کل تاریخ است. اوست که پیام‌آور اخلاق در کل تاریخ است و پایان تاریخ چیزی نیست، جز همان مدینه عدل نبوی. مدینه‌ای که در آن ریشۀ رذایل خشک گردیده و اخلاق کریمه جهانی می‌گردد چرا که برایند تاریخ رو به تکامل است چون تحت مشیت الهی است لذا سیر نزولی را برنمی‌تابد و در نهایت جامعه واحد جهانی بر محور نبی اکرم شکل گرفته و همگان بطور هماهنگ، خداوند را پرستش کرده و متخلق به اخلاق حمیده می‌گردند و در پاسخ به سؤال «لمن الملک» در گسترۀ زمین از چهارگوشۀ عالم گفته می‌شود: «لله الواحد القهار» به برکت ظهور حضرت بقیة ا…الاعظم. ان شاء ا….

    نوسینده:محمد مظاهری

    منابع :
    [1] . نهج البلاغه- خطبه 2

    [2] . سوره علق – آیات 1و 2

    [3] . قمی، شیخ عباس؛ منتهی الآمال، مؤسسه انتشارات هجرت، قم، تابستان 1382، چاپ پانزدهم، ج 1، ص 103

    [4] . نهج البلاغه- خطبه 1

    [5] . سوره توبه- آیه 128

    [6] . سوره انبیاء - آیه 107

    [7] . نهج البلاغه – خطبه 94

    [8] . محمدی اشتهاروی، محمد؛ مقاله بعثت یا طلوع خورشید، نرم افزار پیامبر اعظم در اینترنت، مرکز تحقیقات کامپیوتر علوم اسلامی

    [9] . نهج البلاغه – خطبه 95

    [10] . قم- آیه 4

    [11] . احزاب – آیه 21

    [12] . نهج البلاغه – خطبه 151

    [13] . مائده - آیه 3

    کلیدواژه ها: اهداف بعثت, بعثت پیامبر بزرگ اسلام, عید مبعث رسول اکرم (ص)
    موضوعات: مناسبات  لینک ثابت [جمعه 1397-01-24] [ 07:30:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)    

    سالروز شهادت هفتمین خورشید آسمان امامت و ولایت، امام موسی کاظم(ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد.

    ولادت

    در بیست و هشتمین بهار هجرت که صفرالمظفر، هفتمین روز خود را سپری می کرد، ستاره ی تابناک دیگری در آسمان دیانت و ولایت درخشید.در این روز خجسته، زایران حرم الهی پس از شست و شوی جان و روان در زمزم توحید، آهنگ مدینة الرسول صلی الله علیه و آله کرده و به «ابوا» رسیده بودند. امام همام حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در این توقف گاه، پا به عرصه ی وجود نهاد و نور جمالش، جهان تیره و تاریک را روشن کرد.

    امام کاظم علیه السلام و اقتدار دینی
    در یکی از سال ها، هارون الرشید برای انجام اعمال حج به مکه رفت. اطرافیان خلیفه، مسجدالحرام را خلوت کردند و از طواف دیگران مانع می شدند. در این هنگام، امام موسی بن جعفر علیه السلام در کسوت مردی که لباس عادی به تن داشت، وارد شد و بدون توجه به امر و نهی اطرافیان خلیفه به طواف پرداخت. وی فرمود: «این جا مکانی است که خداوند، بین همه ی مردم از خلیفه و غیرخلیفه، تساوی برقرار کرده است». جالب این که امام علیه السلام در طواف، جلوتر از هارون قرارگرفت و هارون پشت سر امام، طواف را به جا آورد. هنگام بوسیدن حجرالاسود نیز امام پیش از هارون، حجر را استلام کرد. پس از پایان اعمال، هارون ـ که امام را نمی شناخت ـ گفت: «این اعرابی را نزد من بیاورید تا دلیل کارهایش را بازگو کند». هنگامی که به امام عرض کردند که هارون، او را خواسته است، امام علیه السلام فرمود: «من با او کاری ندارم. اگر او کار دارد، پیش من بیاید».

     

    حبس امام

    درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.

    جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی كند. گویند امام هنگام حركت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار كرد و از او خواست كه از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نكند. علی قبول نكرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

    عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت كه موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز كاری ندارد یا كسی بفرست كه او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم كرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست كه امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمكی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهك سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم كرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد كه ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن كردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

     

    نجمه همسر امام:
    نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.

    نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (ص) را دید كه به او فرمودند: «اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد».

    پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن».

    ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (ع) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمى كرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت.

     

    فرزندان امام:
    بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند.

     

    تأثیر علمی آن بزرگوار:
    امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احكام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را كه با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحكام یافته بود حفظ و تقویت كرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری كرد كه جان خود را فدا ساخت.

    شاگردان دانشمند
    امام موسی بن جعفر علیه السلام افزون بر این که با اقشار گوناگون جامعه، راویان حدیث و جویندگان دانش اهل بیت علیهم السلام ارتباط سودمندی برقرار کرده بود، شاگردان ویژه ای را پرورش داد که هر کدام از معرفت و حکمت بهره مند بودند.

    شیخ طوسی(ره) شاگردان مکتب امام کاظم را 272 نفر و نویسنده ی کتاب شریف «حیات الامام موسی بن جعفر علیه السلام » تعداد آنان را 319 نفر معرفی کرده و به تفصیل، نام برده است. در میان شاگردان امام کاظم علیه السلام ، چهره های درخشان و شخصیت های بزرگ علمی مانند هشام بن حکم، هشام بن سالم، علی بن یقطین، ابن عمیر و یونس بن عبدالرحمن به چشم می خورند.

    منبع: پایگاه خبری آفتاب

    کلیدواژه ها: باب الحوائج, زندگینامه امام موسی کاظم(ع), شهادت امام موسی کاظم(ع)
    موضوعات: مناسبات  لینک ثابت [چهارشنبه 1397-01-22] [ 10:50:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 ... 5 6 7 8 9 10 ...11 ...12 13 14 15 16 »
     
    •  خانه  
    •  موضوعات  
    •  آرشیوها  
    •  آخرین نظرات